وقتی مستقیم از من سؤال می شود که آیا فکر می کنم پلوتون سیاره ای است ، به همه می گویم جواب من این است. همه اینها به ریشه کلمه "سیاره" برمی گردد. از عبارت یونانی "ستاره های سرگردان" گرفته می شود. "در زمان های قدیم قبل از اختراع این تلسکوپ ، کلودیاوس بطلمیوس ، ریاضیدان و ستاره شناس ، ستاره ها را" ستاره های ثابت "می خواندند. آنها از هفت سرگردان که به شکلی کاملاً مشخص در سراسر آسمان حرکت می کنند. این هفت شیء عبارتند از خورشید ، ماه ، عطارد ، زهره ، مریخ ، مشتری و زحل.

وقتی مردم شروع به استفاده از کلمه "سیاره" کردند ، آنها به این هفت شی مراجعه می کردند. حتی زمین در ابتدا سیاره ای نامیده نمی شد - اما خورشید و ماه بودند.

از آنجا که امروزه مردم از کلمه "سیاره" برای اشاره به بسیاری از اشیاء فراتر از هفت اصلی استفاده می کنند ، جای تعجب نیست که ما درباره برخی از آنها استدلال کنیم.

اگرچه من به عنوان ستاره شناس آموخته ام و اشیاء دورتر مانند ستاره ها و کهکشان ها را مورد مطالعه قرار داده ام ، اما من به اشیاء موجود در منظومه شمسی خود علاقه مند هستم زیرا چندین کلاس را درباره علم سیاره یاد می دهم.
سیارک ها ، اولین سیارات تخریب شده

کلمه "سیاره" برای توصیف اورانوس و نپتون ، به ترتیب در 1781 و 1846 کشف شده است ، زیرا آنها به همان شکلی حرکت می کنند که "ستاره های سرگردان" دیگر حرکت می کنند. مانند زحل و مشتری ، اگر از طریق یک تلسکوپ به آنها نگاه کنید ، آنها بزرگتر از ستارگان به نظر می رسند ، بنابراین به رسمیت شناخته شدند که آنها بیشتر شبیه به سیارات هستند تا ستاره.

چندی بعد از کشف اورانوس ، ستاره شناسان اشیاء سرگردان دیگری را کشف کردند - اینها به نام های سیرس ، پالاس ، جونو و وستا نامگذاری شدند. در آن زمان که سیارات نیز در نظر گرفته شدند. از طریق یک تلسکوپ آنها مانند نقاط پر نور و دیسک نیستند. با یک تلسکوپ کوچک ، حتی نپتون دوردست از ستاره هموارتر به نظر می رسد. اگرچه این اشیاء دیگر در ابتدا سیارات نامیده می شدند ، ستاره شناسان فکر می کردند که از آنجا که به نظر می رسد بیشتر ستاره مانند سیاره هستند ، به اسم دیگری احتیاج دارند.

گفته می شود ویلیام هرشل (که اورانوس را کشف کرد) آنها را "سیارک" نامگذاری کرده و به معنای "ستاره" است ، اما اخیراً ، کلیفورد کانینگهام ادعا کرد که شخصی که این نام را اختراع کرده چارلز برنی جونیور ، دانشمند برجسته یونانی است.

امروز ، دقیقاً مانند کلمه "سیاره" ، کلمه "سیارک" را متفاوت استفاده می کنیم. اکنون این امر به اجسام سنگی که از نظر ترکیب سنگی هستند ، بیشتر بین مریخ و مشتری مشاهده می شود ، عمدتاً به شکل نامنظم ، کوچکتر از سیارات ، اما بزرگتر از شهاب سنگها است. بیشتر مردم تصور می کنند تعریف دقیقی برای آنچه که یک شیء را به عنوان سیارک در می آورد وجود دارد. اما دقیقاً مثل کلمه "سیاره" هرگز وجود ندارد.

در دهه 1800 سیارک های بزرگ سیاره نامیده می شدند. دانش آموزان در آن زمان احتمالاً دریافتند كه این سیارات جیوه ، زهره ، زمین ، مریخ ، سرس ، وستا ، پالاس ، جونو ، مشتری ، زحل ، اورانوس و سرانجام نپتون بودند. امروزه بیشتر كتابها می نویسند كه سیارك ها متفاوت از سیارات هستند ، اما بحثی در بین اخترشناسان وجود دارد كه آیا اصطلاح سیارك در ابتدا به معنای نوع كوچك سیاره بوده است تا كلی دیگر از یك چیز دیگر.
ماه ها با سیارات متفاوتند؟

این روزها دانشمندان خواص این اشیاء آسمانی را در نظر می گیرند که آیا یک جسم سیاره است یا نه. برای مثال ، ممکن است بگویید که شکل مهم است. سیارات باید عمدتاً کروی باشند ، در حالی که سیارکها می توانند توده ای باشند. همانطور که ستاره شناسان سعی می کنند این تعاریف را برای دقیق تر کردن آنها اصلاح کنیم ، بنابراین مشکلات جدید ایجاد می کنیم. اگر از گرد بودن به عنوان یک تمایز مهم برای اشیاء استفاده کنیم ، چه چیزی را باید قمر نامید؟ آیا در صورت دور بودن ، قمرها باید سیاره در نظر گرفته شوند و سیارک هستند؟ یا آیا آنها به نوعی با سیارات و سیارک ها تفاوت دارند؟

من استدلال می کنم که ما باید دوباره ببینیم که چگونه کلمه "ماه" به اشیاء سیارات در مدار اشاره کرد.

وقتی ستاره شناسان در مورد ماه زمین صحبت می کنند ، ما از کلمه "ماه" برای نشان دادن اینکه این یک نام مناسب است ، سرمایه گذاری می کنیم. یعنی ماه زمین نام دارد ، ماه. در بیشتر تاریخ بشر ، تنها ماه شناخته شده بود ، بنابراین نیازی به داشتن کلمه ای نبود که به یک بدن آسمانی اشاره کند و در مدار دیگری باشد. این تغییر زمانی پیدا شد که گالیله چهار اشیاء بزرگ در مدار مشتری را کشف کرد. اینک اکنون به Io ، Europa ، Ganymede و Callisto ، قمرهای مشتری گفته می شود.

این باعث می شود مردم تصور کنند که تعریف فنی ماه ماهواره ای از یک شی دیگر است ، بنابراین ما تعداد زیادی اشیاء را که مدار مریخ ، مشتری ، زحل ، اورانوس ، نپتون ، پلوتو ، اریس ، مکمیمک ، ایدا و تعداد زیادی از دیگر ماه های سیارک می نامیم ، قرار می دهیم. . هنگامی که شما شروع به نگاه به انواع ماه می کنید ، برخی مانند Ganymede و Titan از عطارد بزرگتر هستند. بعضی از آنها به اندازه ابژه ای که در مدارشان قرار دارد مشابه هستند. برخی از آنها کوچک و به طور نامنظم شکل هستند و برخی دارای مدارهای عجیب و غریب هستند.

بنابراین همه آنها دقیقاً مانند ماه زمین نیستند. اگر سعی کنیم تعریف ماه را مشخص کنیم و تفاوت آن با یک سیاره و سیارک چیست ، به احتمال زیاد ما باید در طبقه بندی برخی از این اشیاء نیز تجدید نظر کنیم. می توانید استدلال کنید که تایتان نسبت به پلوتون نسبت به سیارات دارای خواص مشترکی با سیارات است. همچنین می توانید استدلال کنید که هر ذره در حلقه های زحل یک ماه جداگانه است و این بدان معنی است که کیوان میلیارد ها میلیارد دلار دارد.

سیارات اطراف ستاره های دیگر

جدیدترین چالش نامگذاری ستاره شناسان هنگام کشف سیارات دور از منظومه شمسی ما که در اطراف ستاره های دور دور می چرخند ، پدید آمده است. این اشیاء را سیارات خارج از قطب ، سیارات خارج از قطب یا سیارات فراخورشیدی می نامند.

اخترشناسان در حال حاضر به جستجوی اگزوموها در سیارات سیارات می پردازند. سیارات سیارات کشف شده است که برخلاف سیارات در منظومه شمسی ما دارای خواصی هستند ، بنابراین اخترشناسان شروع به قرار دادن آنها در دسته هایی از جمله "مشتری داغ" ، "مشتری گرم" ، "ابر زمین" و "مینی نپتون" کردند.

ایده هایی درباره نحوه شکل گیری سیارات همچنین حاکی از وجود اشیاء سیاره ای است که از ستاره والدین آنها از مدار خارج شده اند. این بدان معناست که سیارات شناور آزاد وجود دارند که هیچ ستاره ای در آن گردش نمی کنند. آیا اشیاء سیاره ای که از منظومه شمسی خارج می شوند نیز باید از باشگاه نخبگان سیارات خارج شوند؟

وقتی تدریس می کنم ، این بحث را با یک توصیه به پایان می رسانم. فکر می کنم به جای بحث در مورد سیاره ، ماه ، سیارک ها و سیارات فراخورشیدی ، ما باید کاری را انجام دهیم که هرشل و برنی انجام دادند و کلمه جدیدی را ترجیح دادند. در حال حاضر ، من در کلاس خود از "جهان" استفاده می کنم ، اما تعریف دقیقی از آنچه جهان را می سازد و چه چیزی نیست ، ارائه نمی دهم. درعوض ، من به دانش آموزانم می گویم که همه این اشیاء مورد مطالعه هستند.
خورشید زمانی سیاره ای بود

به نظر می رسد بسیاری از مردم با تغییر طبقه بندی آن ، به پلوتو اشتباه کردند. من به این موضوع نگاه می کنم که پلوتون در اصل به دلیل تصادف فقط سیاره ای خوانده می شد. دانشمندان به دنبال سیاره هایی فراتر از نپتون بودند ، و هنگامی که پلوتون را پیدا کردند ، آن را سیاره ای نامیدند ، حتی اگر خصوصیات قابل مشاهده آن باید باعث می شد که آنها آن را سیارکی بنامند.

از آنجا که درک ما از این شیء بزرگ شده است ، احساس می کنم این شواهد اکنون باعث می شود که پلوتون چیزی غیر از سیاره بنامم. دانشمندان دیگری نیز وجود دارند که مخالف هستند و احساس می کنند پلوتون هنوز باید به عنوان یک سیاره طبقه بندی شود.

اما به یاد داشته باشید: یونانیان با توجه به نحوه حرکت آن بر روی آسمان ، از خورشید سیاره یاد کردند. اکنون می دانیم که خواص خورشید نشان می دهد که آن در طبقه بسیار متفاوتی از سیارات قرار دارد. این یک ستاره است ، نه یک سیاره اگر ما می توانیم از خورشید به عنوان سیاره متوقف شویم ، چرا ما نمی توانیم همین کار را با پلوتو انجام دهیم؟